در همدان، کسى مى‌خواست زیرزمین خانه‌اش را تعمیر کند.
در حین تعمیر، به لانه مارى برخورد که چند بچه مار در آن بود. آنها را برداشت و در کیسه‌اى ریخت و در بیابان انداخت.
وقتى مادر مارها به لانه برگشت و بچه‌هایش را ندید، فهمید که صاحبخانه بلایى سر آنها آورده است؛ به همین دلیل کینه او را برداشت.
مار براى انتقام، تمام زهر خود را در کوزه ماستى که در زیرزمین بود، ریخت.
از آن طرف، مرد، از کار خود پشیمان شد و همان روز مارها را به لانه‌شان بازگرداند. وقتى مار مادر، بچه‌هاى خود را صحیح و سالم دید، به دور کوزه ماست پیچید و آن قدر آن را فشار داد که کوزه شکست و ماست‌ها بر زمین ریخت.
شدت زهر چنان بود که فرش کف خانه را سوراخ کرد.
این کینه مار است، امّا همین مار، وقتى محبّت دید، کار بد خود را جبران کرد، امّا بعضى انسان‌ها آن قدر کینه دارند که هر چه محبّت ببینند، ذرّه‌اى از کینه‌شان کم نمى‌شود.


منبع: @jomelat_Nab


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Holly تبلیغات تورهای مسافرتی شن جادویی هپی سند Happy Sand اصل و با قیمت مناسب Jeff اطلاعات تخصصی در حوزه سئو محمود نامي بهترین چت روم موبایل اندروید Tip Chat فروش استیکر سکه ای و سکه مسنجر لاین Jay معرفی و اموزش نرم افزار ها