فقط یک بار حس کردم یک نفر درکم کرد .
تازه با ربه‌کا بهم زده بودم و حالم خیلی بد بود
توی کافه نشسته بودم که دختر پیشخدمت به من گفت چقدر بهم ریخته‌ام .
ماجرای دعوای با ربه‌کا و جدا شدنمان را برایش تعریف کردم .
و او در جواب به من نگفت همه درد دارند
نگفت باید شرمنده باشم که چنین چیزی اذیتم می کند
نگفت جنبه ی مثبت زندگی را ببین، نگفت که تقصیر خودم است
بحث مار ، نقاش فلج سر کوچه آگوستین را پیش نکشید

فقط چهره اش را در هم کشید و گفت « آخ. »
همین
انگار خوب می فهمید که همین درد ساده و پیش پا افتاده ، چقدر دارد آزارم می دهد
تنها باری که حس کردم کسی درکم کرد، همان یک بار بود .
همان یک بار

« ژاک پریم / شب بخیر آقای رئیس جمهور »

برگرفته از jomelat_Nab


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت تابلو سازی اریانا ساین مجله خبری پرداد شرکت falkco سپنتا پلیمر Fernando مخترع ایرانی تجهیزات حرارتی و برودتی مرجع کانتر در ایران | IRAN CSS Laura Website Design and Internet Marketing